اوراق مرابحه

  • 39376 بازدید
  • دوشنبه, 20 ارديبهشت 1395 17:12

یکی از انواع قرارداد بیع، بیع مرابحه است که از زمان­­های قدیم بین مردم رایج بوده است و مقصود از آن بیعی است که فروشنده قیمت تمام شده­ ی کالا اعمّ از قیمت خرید و هزینه­ های حمل و نقل و نگهداری و سایر هزینه­ های مربوطه را به اطلاع مشتری می­رساند سپس تقاضای مبلغ یا درصدی اضافی به عنوان سود می­ کند. برای مثال اعلان می­کند این کالا را به هزار تومان خریده است و حاضر است به هزار و صد تومان یا با ده درصد سود به مشتری بفروشد، در بیع مرابحه چنان چه بایع در بیان قیمت خرید یا هزینه­ های مربوطه دروغ بگوید مشتری خیار فسخ پیدا می­کند. بیع مرابحه می­تواند به صورت نقد یا نسیه منعقد شود و در صورتی که نسیه باشد به طور معمول نرخ سود آن بیشتر است.

چندی است برخی از متفکران مسلمان، با استفاده از ویژگی­های بیع مرابحه اقدام به طراحی اوراق بهاداری به نام اوراق بهادار یا صکوک مرابحه کرده ­اند و در برخی کشورهای اسلامی چون مالزی تحت عنوان اوراق قرضه اسلامی به مرحله اجرا نیز رسیده است.

تعریف اوراق مرابحه

به جهت اختلاف انواع اوراق مرابحه، نمی­ توان تعریف جامع و دقیقی از این اوراق ارایه کرد اما در نگاه عام می توان گفت: اوراق مرابحه اوراق بهاداری است که دارندگان آنها به صورت مشاع، مالک دارایی مالی (دینی) هستند که بر اساس قرارداد مرابحه حاصل شده است و دارنده­ ی ورق مالک و طلبکار آن دین است. این اوراق بازدهی ثابت داشته و قابل فروش در بازار ثانوی می­باشند.

انواع اوراق مرابحه

برای اوراق مرابحه انواع مختلفی پیشنهاد و برخی به مرحله اجرا گذاشته شده است. مهمترین آنها عبارتند از:

1- اوراق مرابحه تأمين مالي

در اين نوع، باني براي تأمين مالي خود، اقدام به انتخاب يا تأسيس مؤسسه مالي به منظور خاص با عنوان واسط مي کند. واسط با انتشار اوراق مرابحه از طريق شرکت تأمين سرمايه، وجوه سرمايه گذاران مالي (مردم) را جمع آوري کرده و به وکالت ازطرف آنان کالاي مورد نياز باني را از توليدکننده (فروشنده) به صورت نقد خريداري و به صورت بيع مرابحه ی نسيه به قيمت بالاتر به باني مي فروشد. باني متعهد مي­شود که در سررسيد مشخص، قيمت نسيه کالا را از طريق شرکت تأمين سرمايه به دارندگان اوراق برساند. دارندگان اوراق مي توانند تا سررسيد منتظر بمانند و از سود مرابحه استفاده کنند و يا قبل از سررسيد اوراق خود را در بازار ثانوي به فروش برسانند.

براي مثال، فرض کنید که دولت براي ارتقاي سطح حمل و نقل عمومي، نياز به خريد ۱۰۰۰ واحد اتوبوس به ارزش ۱۰۰۰ ميليارد ريال دارد و به جهت محدوديت بودجه نمي تواند قيمت آنها را نقد بپردازد، اما مي تواند به صورت نسيه يک ساله به ۱۲۰۰ ميليارد ريال خريداري کند؛ در اين فرض، اقدام به تأسيس يک مؤسسه واسط مي کند. واسط اوراق مرابحه­اي به ارزش اسمي ۱۲۰۰ ميليارد ريال (براي مثال، يک ميليون ورق يک ميليون و د ويست هزار ريالي) منتشر کرده و در مقابل، ۱۰۲۰ ميليارد ريال (هر ورق يک ميليون و دويست هزار ريالي را به يک ميليون و بيست هزار ريال) از طريق شرکت تأمين سرمايه به مردم واگذار مي کند، سپس ۲۰ ميليارد ريال آن را به عنوان هزينه عمليات استفاده مي­کند و با ۱۰۰۰ ميليارد ريال ، ۱۰۰۰ واحد اتوبوس خريداري کرده و به قيمت ۱۲۰۰ ميليارد ريال به دولت مي فروشد.

خريداران اوراق که هر ورق را به یک ميليون و بيست هزار ريال خريده­ اند، مي­ توانند صبر کنند و در سررسيد يک ميليون و دويست هزار ريال دريافت کنند، همچنين مي توانند قبل از سررسيد بفروشند. به صورت طبيعي، هر چه به زمان سررسيد نزديک شويم، قيمت اوراق به قيمت اسمي يک ميليون و دويست هزار ريال نزديک مي­شود.

چند نکته در مورد اين اوراق مطرح است:

بازار اوليه اين اوراق مبتني بر خريد و فروش نقد و نسيه دارايي خاص است که از نظر فقهي مشکلي ندارد؛ اما بازار ثانوي آنها بر اساس جواز خريد و فروش دين است که محل بحث و گفتگو است. اوراق مرابحه و بدهي دولت که در طرح هاي ياد شده گذشت، همان طور که قابل خريد و فروش توسط مردم است، توسط بانک هاي تجاري و بانک مرکزي نيز قابل خريد و فروش ميباشد، به اين بيان که بانکهاي تجاري مي توانند بخشي از منابع مازاد خود را به خريد اين اوراق اختصاص دهند، همان طور كه بانک مرکزي ميتواند براي انجام عمليات بازار نيز از خريد و فروش اين اوراق استفاده کند.

2- اوراق مرابحه تأمين نقدينگي

در سال ۱۹۹۲ ميلادي بخش خصوصي در اقتصاد مالزي نوعي اوراق بهادار منتشر کرد که مبتني بر بيع العينه يا بازخريد دارايي فروخته شده است. در اين روش، مؤسسة ناشر اوراق، دارايي هاي دولت، سازمان ها و بنگاه­ هاي اقتصادي را به صورت نقد خريده و پولش را مي دهد، سپس با قيمتي بالاتر و به صورت نسية مدتدار به خود آنها مي فروشد و در مقابل، از آنها اسناد مالي با مبالغ و سررسيدهاي معين دريافت مي کند. مؤسسه ناشر ميتواند منتظر بماند و سررسيد مبلغ اسمي اسناد را از خريداران دريافت کند، همچنين مي تواند در بازار ثانوي آنها را بفروشد (تنزيل کند).

وجود اين قبيل مؤسسات مالي و اوراق مرابحة باز خريد دارايي­ها، اين امکان را فراهم مي کند که از يک طرف، دولت­ها و بنگاه­هاي اقتصادي که با کمبود نقدينگي مواجه شده اند، بتوانند از طريق فروش نقدي و بازخريد نسيه دارايي­هاي خود به نقدينگي مورد نظر دست يابند و از طرف ديگر، مؤسسات مالي و به تبع آنها صاحبان وجوه مازاد از طريق خريد و فروش اين اوراق به سود معيني برسند. البته در بحث و بررسي فقهي اين اوراق، چنين معاملاتي محل اشکال است.

براي مثال، فرض کنيد که يک شرکت هواپيمايي نيازمند ۱۰۰ ميليارد ريال نقدينگي است. اين شرکت اقدام به تأسيس يک مؤسسه واسط مي کند. واسط از طريق انتشار اوراق مرابحه، ۱۰۰ ميليارد ريال از مردم جمع کرده و يکي از دارايي هاي شرکت هواپيمايي را خريداري مي کند (براي مثال، يکي از هواپيماهاي شرکت را به ارزش ۱۰۰ ميليارد ريال خريداري مي کند)، سپس همان دارايي را به قيمت ۱۲۰ ميليارد ريال به صورت نسيه ی يک ساله به شرکت هواپيمايي مي فروشد و شرکت هواپيمايي متعهد مي­شود که آن مبلغ را در سررسيد از طريق شرکت تأمين سرمايه به صاحبان اوراق بپردازد.روابط حقوقي در اوراق مرابحه نوع دوم، همانند نوع اول است. تنها با اين تفاوت که در اين نوع، مؤسسه واسط دارايي را از خود باني به صورت نقد خريداري مي کند، سپس همان دارايي را با قيمت بالاتري به صورت نسيه يک ساله به خود او مي فروشد.

3- اوراق مرابحه تشکيل سرمايه شرکت هاي تجاري

در اين نوع از اوراق مرابحه، هدف تشکيل سرمايه، فعاليت تجاري مستمر است. باني (شرکت تجاري) که نقش ناشر را نيز دارد، با انتشار و واگذاري اوراق مرابحه، وجوه نقدي مازاد افراد را جمع­ آوري کرده به وکالت از طرف آنان، کالاهاي مورد نياز دولت، سازمان­هاي دولتي، شرکت­هاي وابسته به دولت و بنگاه­هاي اقتصادي بخش خصوصي و مصرف کنندگان را از توليد کنندگان يا مراکز فروش به صورت نقد خريده، سپس با افزودن نرخ معيني به عنوان سود، به صورت نسيه به مصرف کنندگان نهايي مي­فروشد .سود حاصل از عمليات خريد و فروش، پس از کسر درصدي به عنوان حق الوکاله ناشر (شرکت تجاري)، به صورت فصلي يا سالانه از طريق شرکت تأمين سرمايه بين صاحبان اوراق توزيع مي شود.براي مثال، يک فروشگاه زنجيره­اي مي تواند براي تشکيل يا تکميل سرمايه تجاري خود، اين اوراق را منتشر کند تا با تجهيز سرمايه به وکالت از طرف صاحبان اوراق به فعاليت تجاري بپردازد و در پايان هر سال مالي، سود به دست آمده از فعاليت تجاري را محاسبه نموده و بخشي از آن را به عنوان حق الوکاله و هزينه عمليات خودش بر مي­دارد، بقيه را به عنوان سود سالانه بين صاحبان اوراق تقسيم ميکند و با استفاده از اصل سرمايه به فعاليت ادامه ميدهد.در اين اوراق در هر مقطع زماني، دارايي ناشر (شرکت تجاري)، ترکيبي از پول نقد، اجناس و مطالبات خواهد بود که صاحبان اوراق به صورت مشاع مالک آنها هستند و مي­توانند در وقت نياز به ديگري واگذار کنند، قيمت خريد و فروش اوراق مرابحه به تناسب نرخ سود پرداختي ناشر به صاحبان اوراق و بازده ساير ابزارهاي مالي مشابه، تعيين ميشود و ممکن است که از قيمت اسمي کمتر يا بيشتر باشد. اوراق مرابحه نوع سوم، ماهيت اوراق سهام شرکت­ها را دارد و مي­ تواند بدون سررسيد معين منتشر شود، همان طور که مي توان ابتدا آن را به صورت سررسيد، اما قابل تبديل به اوراق سهام طراحي کرد.

4- اوراق مرابحه رهنی

یکی از کاربردهای مهم اوراق مرابحه برای تبدیل کردن تسهیلات بانک‌ها و شرکت‌های لیزینگ به اوراق بهادار مي باشد. در این روش، بانی(بانک‌ یا شرکت‌ لیزینگ) که داراییهایی را به صورت مرابحه (فروش اقساطی) رهنی به دولت، بنگاه‌ها و خانوارها واگذار کرده است می‌توانند با تبدیل به اوراق بهادار کردن مطالبات حاصل از تسهیلات مرابحه، منابع خود را نقد کنند. برای این منظور اقدام به تاسیس واسط می‌نمايد. واسط با انتشار اوراق مرابحه، وجوه سرمایه‌گذاران را جمع‌آوری، سپس به وکالت از طرف آنان دیون حاصل از تسهیلات مرابحه را به قیمت تنزیلی از بانی(بانک‌ یا شرکت‌ لیزینگ) خریداری می‌کند، بانی متعهد می‌شود در سررسیدهای مشخص مبلغ اسمی دیون را از بدهکاران‌ وصول کرده و از طریق شرکت تامین سرمایه به دارندگان اوراق برساند. دارندگان اوراق می‌توانند تا سررسید منتظر بمانند و از سود نهایی اوراق استفاده کنند و نيز می‌توانند قبل از سررسید، اوراق خود را در بازار ثانوی با سود کمتر بفروشند.

بازار ثانويه اوراق مرابحه

همه ی انواع اوراق مرابحه از نوع ابزاره­اي مالي انتفاعي با سود معين مي باشد، بر اين اساس مي تواند اهداف و سليقه هاي بخش مهمي از صاحبان وجوه مازاد که قصد سرمايه­ گذاري بدون ريسک دارند را پوشش دهد. در نتيجه، اگر مشکل فقه­ي نداشته باشد، قابليت خريد و فروش در بازار ثانوي را خواهد داشت. در نوع اول، دوم و چهارم اوراق مرابحه، در حقيقت دارنده ی ورق مرابحه، مالک سند مالي با سررسيد معين است؛ بنابر اين، مي تواند با توجه به نرخ تنزيل، آن را به مبلغي کمتر از قيمت اسمي به شخص ثالث (خريدار) بفروشد، تفاوت قيمت خريد و قيمت اسمي ورق سود خريدار از سرمايه­ گذاري در اوراق مرابحه خواهد بود که نرخي معين است. در حقيقت، مالک در نوع سوم دارنده ی ورق مرابحه، مشاع بخشي از دارايي ناشر اوراق (شرکت تجاري) است و با فروش ورق، مالکيت خود را از آن دارايي مشاع واگذار مي­کند و خريدار ورق، مالک آن دارايي شده و به تبع آن ، دريافت کننده ی سود ناشر از محل فعاليت خريد و فروش مرابحه اي خواهد بود، اين نرخ نيز تقريبًا معين است.

 


بالا